معنی زندگی شاد…
ما در یک جامعه وسواس شاد زندگی می کنیم. من به چهره های خندان و خوشحال در تلویزیون یا بیلبورد که خوشبختی را به ما نشان می دهند… نگاه میکنم. حتی از این بدتر ما دوستان خودمان را در رسانه های اجتماعی می بینیم که عکس هایی از زندگی خوشحال کننده خود منتشر میکنند، اما هرگز احساسات ناخوشایند را که واقعاً در زندگی آنها اتفاق میافتد به اشتراک گذاشته اند؟ این قانون ناگفته را که می گوید ، میخواهیم خوشبخت باشیم نشان می دهد. اما واقعیت این است که آیا به این فکر کردیم که خوشبختی به معنای خودمان چیست ؟من قبلا فکر میکردم که اگر شغلی مناسب, گروه مناسب, دوستان مناسب و شریف، زندگی مناسب داشته باشم خوشحال می شوم. خیلی سخت در جستجوی این اهداف تلاش می کردم من خوشبختی را مانند رسیدن به قله کوه، می دیدم. تمام کاری که من باید انجام میدادم این بود که واقعاً سخت کار کنم و به همه اهداف خود دست پیدا کنم تا بتوانم خوشحال شوم و این دقیقا همان کاری است که خیلی از ما انجام می دهیم و من نیز انجام می دادم سخت کار کردم تا به بالای کوه رسیدم اما در بالا آنچه که دنبالش بودم پیدا نکردم .آنچه در واقع در بالای کوه دیدم ناامیدی بود .من خیلی سخت تلاش کردم تا اهداف خود را فتح کنم و این واقعیت را درک کردم که هنوز خوشحال نبودم و آن باعث نارضایتی من می شد. اما من آن را بعدها شناختم که، نمی دانستم خوشبختی چیست؟ چه چیزی در زمین باعث شادی است احتمالاً تعاریف بسیاری از خوشبختی به عنوان انسان های موجود در کره زمین وجود دارد اما به طور کلی روانشناسی امروز خوشبختی را به دو بخش تقسیم می کند. ۱_ شاد بودن به عنوان یک احساس: شاد بودن به عنوان یک حس ، احساسات مثبت، مانند شادی, لذت و هیجان را در بر می گیرد همه ما با این نوع خوشبختی آشنا هستیم غذای خوب روابط عالی لباس های جدید، پیاده روی در ساحل ،ماساژ با روغن های داغ، بازی با توله سگ های پشمالو ، این همان چیزی که دارد به ما تبلیغ می شود و وقتی می بینیم دوستان خوشحال و خندان خود را که در فیسبوک با عکس های این چنینی به ما این احساس شادی را منتقل می کنند ما نیز اینگونه احساس شادی و لذت را درک میکنیم۲_ خوشبختی بهعنوان رضایت زندگی: که دومین نوع شادی می باشد زندگی با احساس رضایت و تعلق, زندگی ما با این خوشبختی کمتر آشنا هست زیرا به راحتی؛ در یافت ماساژ یا آغوش گرفتن یک توله سگ گرم نیست . در عوض این امر مستلزم یک فرآیند آگاهانه از کشف خود و پرورش نگرش های ذهنی مناسب برای زندگی سالم با وجود فراز و نشیب های احساسات روزمره است. بیایید این ها را کشف کنیم و شاد بودن به عنوان یک احساس تغییر ؛احساسات مثبت و توجه را بیشتر درک کنیم . آیا ماشینی وجود دارد که بتوان خود را به آن وصل کرد تا باعث شود که صد در صد از زمان لذت و نشاط را احساس کرد، با این وجود بهتر است نمیدانستید که به آن وصل شده اید تا احساس گناه نداشته باشید. آیا میخواهید وارد زندگی فعلی خود شوید یا بیرون بمانید. پاسخ به این سوال می تواند در مورد اینکه احساس خوشبختی به عنوان یک احساس چه احساسی است ، چیز های زیادی را نشان دهد . اگر کمی بعد از اتمام کوه نوردی در کوه خو شبختی، من این سوال را از خودم میپرسیدم تقریباً مطمئن می گفتم، بله. در سمینارها ، خوشبختی را فقط به عنوان احساسی میدیدم که به طور مرتب می بایست آن را حس می کردم. اگر من به طور مرتب احساس خوشبختی یا شادی را تجربه نمی کردم نتیجه گیری من این بود که من خوشحال نیستم و چیزی اشتباه است به همین دلیل من اهداف را یکی پس از دیگری تغییر می دادم. کوهستان، بعد از کوه، دنبال احساسات شغلی، شغل جدید و مقصد جدید، اما هیچکدام ااحساس خوب مداوم، نیاورد مدت ها بود احساس شادی و هیجان از بین رفته بود .و من به جایی رسیدم که شروع کردم به جستجوی کوهی بزرگتر و تجربه شادی بیشتر در زندگی ام . این یک مسیر مشترک برای خوشبختی بسیاری از افراد است که فقط می گویند،.من چگونه بیشتر خوشحال خواهم شد؟ مشکل بارز این رویکرد همان چیزی است که روان شناسان آن را سازش هژو نیک می نامند. ایده ای که مهم نیست چقدر چیزی باعث میشود احساس ما حس شود بیشتر اوقات از نظر عاطفی به جایی که شروع کرده ایم برگشت می کنیم. یک مطالعه نشان داد که با وجود سرخوشی اولیه برندگان قرعه کشی فقط ۱۸ ماه خوشحال تر از افراد غیر برنده بودند. تحقیقات نشان می دهد،گرایش به بازگشت به پایه حتی، بعد از ازدواج ،تغییرات شغلی، و گرفتن پست جدید و….در فرد رخ می دهد چیزهایی که معمولاً انتظار داریم در تغییر شادی و بهزیستی برای بهتر شدن به صورت دائمی و ماندگار انجام شود.این بدان معنا نیست که ما نباید از لذت های زندگی لذت ببریم ما باید برای به دست آوردن شغل جدید جشن بگیریم، باید هر لحظه از ماه عسل ماه یک رابطه جدید گرامی داشته شود، با این حال ما باید آگاه باشیم که تجربه این اوج هیجانی ،کوتاهمدت مساوی با خوشبختی بلندمدت نیستفرار از هیجانات منفی :یکی دیگر از پیامدهای ناگوار دیدن خوشبختی فقط به عنوان یک احساس عاطفی مثبت، این است که ما هر احساس دیگری که باعث نشود احساس خوبی داشته باشیم را سرکوب میکنیم . ما میخواهیم احساس شادی کنیم و از درد دوری کنیم این طبیعی است آنچه که طبیعی نیست و بسیار ناسالم است اجتناب از سرکوب احساسات دشوار و یا منفی است .واقعیت زندگی این است که همه ما احساسات و شرایط دشوار را تجربه میکنیم مردم بیمار می شوند یا شغل شان را از دست میدهند روابط از هم پاشیده می شود همه چیز شکسته می شود،طبق قانون مورفی انچه اشتباه پیش رود اشتباه پیش می اورد .راس هریس در کتاب خود به نام (تله خوشبختی) می نویسد: هرچه بیشتر سعی میکنیم از واقعیت اساسی جلوگیری کنیم که تمام زندگی بشر شامل درد است بیشتر احتمال دارد که هنگام بروز با آن درد، دست و پنجه نرم کنیم ،از این رو رنج بیشتری رادریافت کنیم .به همین ترتیب نیز اعتقاد بزرگان فلسفه بر این است که زندگی پر از درد و رنج است و رنج ما ناشی از دلبستگیهای ماست. آرمان هایی که در ذهن خود در مورد چگونگی زندگی باید بدانیم و یکی از بزرگترین دلبستگی های ما تمایل به احساس شادی در تمام مدت است. این تمایل ناسالم برای احساس خوشبختی و شادی در تمام مدت، باعث می شود در مواجهه با مصیبت های اجتناب ناپذیر ، احساس ناامنی کنیم زیرا احساس می کنیم نباید ناراحتی را احساس کنیم .در جستجوی خوشبختی خودم، هرچه احساسات شاد را تغییر می دادم بیشتر از برخورد با احساسات دشوار یا منفی در زندگی ام غافل میشدم .اما این احساسات دشوار از بین نمی رفتند و فقط شروع به تجمع می کردند حتی بدتر از سرکوب این احساسات داوری خودم برای داشتن این احساسات ناخواسته بود .چرا احساس پایین می کنم من الان باید خوشحال باشم ؟اما به جای قضاوت یا سرکوب احساسات دشوار یا منفی چیزی که به من بینهایت کمک کرد پذیرش احساساتم و رها کردن انتظاراتم بود که باید در تمام مدت احساس خوشبختی کنم.به جای اینکه چشمبسته جعبه احساسات ناخواسته خود را نگاه دارم. نشستم صندوق را باز کردم و به آنچه می گفتم هر احساسی که داشتم و هرچه که بود گوش میدادم و هر چه بیشتر شروع به پذیرش این احساسات کردم در آرامش بیشتر با خودم قرار می گرفتم، فشار کمتری نسبت به حس خوشبختی را حس کردم که به طور متناقضی احساس خوشبختی را بسیار ساده تر کرد .در حالی که هیچ یک از ما نمی خواهیم غم و اندوه را تجربه کنیم این یک واقعیت زندگی است. غم و اندوه ودرک احساسات دشوار به معنای غرق شدن در آنها نیست، بلکه یادگیری این واقعیت است که تجربه طیف وسیعی از احساسات به عنوان یک انسان سالم است و این احساسات قدرت تسلط بر ما را ندارند ما می توانیم احساسات را انکار کنیم اما احساسات بوجود آمده ،حقیقی نیستند،اگر درک کنیم که به موقع هر احساسی خواهد آمد و خواهد رفت و هیچ حالت ذهنی دائمی وجود ندارد چسبیدن به احساسات مثبت یا منفی را کنار گذاشته و در یک ثبات احساسی بهتری قرار خواهیم گرفت . توجه به تجربه عواطف منفی بخشی از زندگی است اما اگر به طور مرتب احساساتی مانند غم ناامیدی و یا اضطراب را تجربه می کنید این بر فعالیت های روزانه شما تاثیر می گذارد توصیه می کنم برای درک بهتر به یک متخصص مراجعه کنید از کمک های مناسب برخوردار شوید. علت اصلی احساساتتان را جویا شوید ۲-خوشبختی به عنوان رضایت زندگی خوشبختی به عنوان یک احساس درک به اندازه کافی آسان است ما از مهد کودک یاد میگیریم که اگر خوشحال هستید و آن را می دانید پس دست بزن (یعنی برای آن شاد باش )درک و بیان، مشکل تر است اگر از زندگی خود راضی هستی راضی و سپاسگزار هستید پس دست بزن .رضایت از زندگی تقریباً کاملاً توسط محتویات ذهن ما مشخص میشود ،و هیچ شخصی در جهان خارج وجود ندارد تا از طریق وی بتوان این اگاهی را بدست آورد. ممکن است یک موفقیت خیره کننده عالی به نظر آید ولی فرد از زندگی ناراضی باشد اما این امکان نیز وجود دارد که هیچ چیز در دنیای مادی نباشد ولی فرد کاملا از زندگی راضی باشد .فلاسفه روانشناسان معلمان معنوی ، نظرات خود را در مورد آنچه به ما در زندگی رضایت می بخشد، را چنین می گویند. اما واقعیت این است که رضایت از زندگی مانند یک کیک است که باید خودتان آن را بپزید در اینجا هیچ کیکیا لیست کاملی از مواد تشکیل دهنده آن وجود ندارد برای پیدا کردن آنچه شما را به رضایت میرساند باید به سفر خود و کشفیات خود روی آورید.من نیز لیست مواد تشکیل دهنده خود را از طریق ترکیبی از خواندن یک تن کتاب پیدا کردم، که منعکس کننده دوره های طولانی در سکوت ،مسافرت و صحبت با طیف گستردهای از افراد از نوجوانان تا ۹۰ سال ها بود.و حتی راهبان، در مورد آنچه باعث رضایت آنها در زندگی می شد. در حالی که هیچ لیستی نمی توانست همه جنبههای رضایت از زندگی مرا را به خود جلب کند. در زیر برخی از مهمترین ترکیباتی که رضایتمندی مرا از زندگی تغییر داد و ممکن است به شما در این سفر کمک کند اشاره می کنم شماره ۱ کم ترین چیزهایی که دارای معنی هستند، در زندگی بیشتر از بزرگترین چیزهابدون معنی ، دارای ارزش هستند.( کارل یونگ).کمبود معنا در زندگی, همان طور که من شخصا تجربه کردم می تواند نارضایتی بزرگی به همراه بیاورد.اما به دست آوردن یک معنا فقط از کار ناشی نمی شود .ما در روابط با عزیزان از طریق پدر و مادر معنویت مشارکت با دیگران به سادگی از طریق واقعی بودن زندگی معنی می یابیم ،در نهایت هر یک از ما وظیفه ایجاد معنای خودمان را بر عهده داریم.یک معنی کیهانی بزرگ برای همه وجود ندارد ، فقط معنایی که هر کدام به زندگی خود می دهیم وجود دارد .یک معنای فردی یک طرح فردی است،مانند یک رمان فردی یک کتاب برای هر شخص انیس نین.زیبایی رفتن به این سفر این است که همه در کنار هم هستیم و هیچ انسانی به دلیل انتخاب خودش به وجود نیامده است هیچ کس از شما نپرسید که آیا دوست دارید متولد شوید والدین شما، شما را به دنیا اوردند و والدین شما نتیجه والدینشان و غیره بودند. به معنای عجیب کیهانی انسانی که امروز زنده است در همان قایق است .همه ما از خود میپرسیم چرا من اینجا هستم معنی زندگی من چیست؟ پس ما در این مورد به هم شباهت داریم۲_ قدردانی: من همیشه فکر میکردم قدردانی از متفکران و یا نابینایان انجام میشود ، یعنی کسانی که نمی توانستن آن چه را که می خواستند در زندگی مانند آدم های معمولی داشته باشند. بنابراین مجبور شدند از آنچه انجام می دهند سپاسگزار باشند. من فکر می کردم افراد باهوش و مستعد نیازی به قدردانی ندارند، آنها فقط باید سخت تلاش کنند و به آرزوهای خود برسند. این در حالی بود که مادرم این بمب در من منفجر کرد.اگر نمی توانید از آنچه اکنون داری سپاسگزار باشید هرگز خوشحال نخواهی شد.این برای من شک آور بود زیرا در آن زمان که مشغول تعقیب کوه دیگری از اهدافم بودم فقط به زندگی که دوست داشتم در آینده برای خودم خلق کنم تمرکز داشتم .فقط روی چیزی که نداشتم متمرکز می شدم.تا اینکه تصمیم گرفتم روزانه قدردانی کنم. احساس کردم دنیای جدیدی برای من باز شد. من می توانستم به طور ناگهانی چیزهایی را ببینم که قبلاً برایم نامرئی بودند، هر چقدر شکر گزاری را بیشتر تمرین میکردم بیشتر مشاهده می کردم چه زیبایی و نعمت هایی را در زندگی دارم، بیشتر از زندگی احساس رضایت می کردم. من هر روز صبح بعد از بیدار شدن از خواب شروع به نوشتن می کردم این کار ساده تفاوت مهمی در نحوه احساس زندگی من داشت فهمیدم ذهنم دائماً به دنبال چیزهایی است که باید از آنها سپاسگزار باشد، تا بتواند روز بعد آنها را بنویسد. قدردانی آرام آرام بخشی از طرز فکر من شد. کاری که بدون فکر آگاهانه انجام می دادم.بدون قدردانی تصور کردن یک زندگی رضایت بخش دشوار است مهم نیست که در کجای زندگی باشید، همیشه چیزی بیشتر آرزو خواهیم کرد. قدردانی شامل یک قدم به عقب در زندگی است برای همه افراد و موقعیت هایی که از آنها برکت گرفته ایم می باشد. ناسپاس بودن آسان است ،اما به این فکر کنید که سطح فعلی سلامت شما چقدر برای شما ارزش دارد اگر ثروتمند ترین فرد روی کره زمین پیشنهاد خرید دست شما را به شما بدهد چقدر آن را به او می فروشید ،در مورد حس بینایی یا حس بویایی چطور.من از دوستان بیشماری سوال کردم آنها این پاسخ را از چند میلیون دلار تا هیچ مبلغی به من می دادند با این حال آسان است آنچه را که در زیر بینی ما وجود دارد تصدیق کنیم . شماره ۳.حضور: این لحظات هستند، که خوشبختی واقعی آن را به من بخشیده است چارلز برانسون.تخمین زده می شود که ما هر روز بین ۲۰۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ افکار داریم اما نگران نباشید دیوانه نیستید ۲۵۰۰ سال پیش این پدیده را در ذهن میمون نامیدند و خاطرنشان کردند ذهن انسان مملو از میمون های مست در حال پرش به اطراف و پچ پچ کردن ، برای این که جلب توجه بکنند هستند و شما فقط باید چند ثانیه در سکوت بنشینید تا بتوانید آنها را بشنوید . معنی این جمله این نیست که داشتن افکار ،بد است و ما باید کمتر از آنها داشته باشیم .مغز عظیم ما دلیل اصلی زنده ماندن امروز ما است تفکر در مورد گذشته فرصتهای بینظیری را برای یادگیری و رشد به ما میدهد و فکر کردن درباره آینده به ما امکان میدهد تا تصورات و آینده خود را بسازیم . مشکل وقتی به وجود میآید که بیش از حد فکر کنیم یا بدترین فکر را اجازه ورود بدهیم.اضطراب تنش و استرس نگرانی همه اشکال ترس ناشی از فکر بیش از حد به آینده و حضور کافی نداشتن در حال است. نارضایتی غم و اندوه و تلخی ، همه اشکال نداشتنش توجه لازم در لحظه و حضور کافی نداشتن است.از نظر تجربی ما حداقل ۵۰ درصد از ذهن بیدار خود را صرف سرگردان بودن در لحظه کنونی می کنیم و تاثیر این امر بر میزان عدم رضایت از خوداست .با اینکه از آموزههای قدیم سال های بسیاری گذشته است اما هنوز این آموزه ها در مورد مراقبه و ارامش به عنوان یکی از مهمترین آثار شادی و طراوت ذهن دارای ارزش بسیاری می باشد.و در نهایت اهمیت دادن به دیگران و همدلی نه تنها به گسترش روح شادی و نشاط می تواند کمک کند بلکه خود از عوامل ایجاد معنی و مفهوم درک این واقعیت است که همه ما جزئی از ذره وجود هستی می باشیم و در این کل هستی دارای سهم و معنای حقیقی با ذات یگانه در پیوندی دائمی هستیم و تنها برای خود زیست نمی کنیم بلکه از یکدیگر نیز تاثیر می پذیریم.
معنای زندگی شاد
بر گرفته از مقاله های برگزیده از تحقیقات دانشگاهی
سلام
من در زمینه تولید محتوی ، بازاریابی و تبلیغات اینترنتی فعالیت می کنم
همیشه و همیشه و همیشه
یادتون باشه که یکی از عوامل مهمی که باعث میشه مطالب سایتتون زیاد بازدید بشه عنوان مطالبتونه
اگه عنوان مطالبتون خوب و جذاب باشه قطعا روی لینک سایتتون بیشتر کلیک میکنن و درنتیجه اعتبار بیشتری پیش گوگل پیدا می کنین و طبعا گوگل هم شما رو به خیلیای دیگه معرفی میکنه
ولی فکر کردن در مورد ساختن یه عنوان خوب و موثر وقت زیادی رو از آدم میگیره و کار خیلی ساده ای نیست
اما یه کتاب هست که فکر میکنم خیلی بدردتون بخوره توصیه میکنم حتما یه نگاهی بهش بندازین اینم لینکشه :
https://co10.ir/blog/website/title.html/
حتما یه نگاهی بهش بندازید ضرر نمیکنین